در اولين شب آغاز قرن نوزدهم ميلادي يك اختر شناس ايتاليايي به نام جوز پاي پياتسي جسم جديدي ميان مريخ و مشتري كشف كرد. او كه در حال تهيه فهرستي از ستارگان بود متوجه اين جسم غير عادي شد. مشاهده هاي بعدي نشان داد كه مدار آن ميان مريخ و مشتري است و به خوبي با اعداد بده مطابقت دارد. اين جسم را سرس نام نهادند. قطر سرس فقط 400 كيلومتر بود و نمي توانست يك سياره واقعي به شمار آيد. از اين رو كاوشها ادامه يافت. اما به عوض يافتن يك سياره واقعي انبوهه اي از سياره هاي كوچك يا سيارك كشف شد كه بين مدار مريخ و مشتري در گردشند. تا كنون چنديد هزار سيارك رديابي شده و هر روز نيز تعداد جديدي يافته مي شوند. تقريبا تمامي سياره هاي كوچك يا سياركها ميان مريخ و مشتري هستند. ولي تعداد اندكي از آنها تا نزديكي هاي خورشيد نيز مي آيند. در سال 1937 ميلادي ( 1316 شمسي ) سيارك هرمس از فاصله 750000 كيلومتري زمين گذشت كه تقريبا دو برابر فاصله زمين تا ماه است. اگر برخورد مستقيمي ميان يك سيارك و زمين رخ دهد ويراني غير قابل تصوري پيش مي آيد. احتمالا بزرگترين گودالهاي روي ماه به سبب برخورد با سيارك ها است. بيشتر سياركها توده هاي بي نظم از صخره هستند كه اندازه آن ها به چند كيلومتر مي رسد. سطح آن ها برآمدگي و گودال هاي صخره اي دارد ولي فاقد خاك و غبار است. بعضي از سيارك ها به سياهي دوده و بعضي به رنگ سرخ هستند. زماني مردم عقيده داشتند كه سيارك ها از متلاشي شدن يك سياره به وجود آمده اند. ولي تمام ماده موجود در كمربند سيارك ها كمتر از يك صدم جرم زمين است. به احتمال زياد آن ها بقاياي موادي هستند كه در حدود پنج هزار ميليون سال پيش سياره هاي منظومه شمسي از آن تشكيل يافته است. از عكس هاي فوبوس و ديموس كه دو قمر كوچك مريخ هستند مي توان تا حدي به چگونگي سيارك ها پي برد. دوربين هاي عكاسي درشتنما جزئيات آن را آشكار كرده است. سطح آن ها از گودال ها و لبه هاي تيز پوشيده شده است. اگر در روي سياركي مثلا با قطر 20 كيلومتر بايستيم كوچكتريم حركت سبب مي شود كه از آن جدا شويم |